امیر محمدخانی مدیر مرکز معماری حوزه هنری در گفتگو با خبرنگار مهر درباره اصطلاح معماری ایرانی و اسلامی و تعریفی که می توان از این اصطلاح ارائه کرد، توضیح داد: نقطه آغاز مساله از نحوه نگاه انسان به موضوع شروع می شود که آن نگاه ایجاد تعریف می کند. به معماری از این زاویه می شود، نگاه کرد، این که مثلاً یک ساختمان دارای قدمت تاریخی است، دارای هویت فرهنگی است و بخشی از تمدن مردم و دوره ای از زندگی مردم است که اگر مسلمان بوده اند، تمدن آنها را اسلامی خطاب می کنیم و هر چه در آن است نیز به تبع اسلامی خطاب می کنیم، مثل تمدن مسیحی که هنر مسیحی و فلسفه مسیحی را به دنبال دارد.
واقعیت معماری ایرانی- اسلامی فراتر از تکنولوژی است
وی ادامه داد: وقتی به ساختمان از زاویه خود ساختمان نگاه می کنیم، می توانیم بگویم در دوره مسلمانان ایجاد شده است، شاخصه های فرهنگ اسلامی در تمام بدنه تمدنی آنها نفوذ کرده و نتیجه می گیریم که به این ساختمان می توان معماری اسلامی اطلاق کرد.
امیرخانی با تأکید بر این که نحوه نگاه ما مشخص می کند که تعریف ما از معماری اسلامی چیست، یادآور شد: می توان به معماری به مثابه معماری هم نگاه نکرد. باید دید شروع معماری چگونه بوده و توسط چه کسانی رخ داده است، به طور مثال واقعیت معماری ایرانی چیزی فراتر از هنر تکنولوژی و هر موجود مادی است.
رازهای پایدار ماندن گنبد سلطانیه بعد از ۷۰۰ سال و تحمل هفت بار زلزله
او با ذکر مثالی دراین زمینه گفت: گنبد سلطانیه در نزدیکی زنجان در دوران سلطان محمد خدابنده و حدود هفتصد سال پیش ساخته شده است. این گنبد با ۵۳ متر ارتفاع در زمان ساخت، به لحاظ وسعت زیر گنبد وسیع ترین گنبد جهان بود و امروز در میان گنبدهای تاریخی جهان رتبه سوم را بعد از گنبد سانتاماریا در فلورانس و گنبد ایاصوفیه در ترکیه دارد که گفته می شود این دو گنبد بر اساس الگوی گنبد سلطانیه ساخته شده اند. شهر سلطانیه روی گسل زلزله ای قرار گرفته است و دانشمندان زمین شناس معتقدند این گسل هر صد سال یک بار زلزله بالای هفت ریشتر را تجربه کرده است که یکی از این زلزله ها را ما در منجیل و رودبار مشاهده کردیم که چه خرابی هایی را به بار آورد. از این شهر سلطانیه نیز بعد از بروز این زلزله ها فقط همین گنبد از آن باقی مانده است. حال سوال اینجاست این بنا که ضخامت پی آن حدود ۷۰ سانتی متر است و بعد از گذشت هفتصد سال و بروز حدود هفت زلزله مخرب، با ۵۳ متر ارتفاع همچنان پایدار مانده و تخریب نشده است، چیست؟
رییس دانشکده سوره در پاسخ به این سوالش بیان کرد: فکر نمی کنم پاسخ علمی روشنی برای آن بتوان یافت. نظریاتی مطرح شده اما هیچ کدام قانع کننده نیست چرا که این شهر را یک سلطان ساخته و مصالح متفاوتی به نسبت سایر بناهای شهر سلطانیه نداشته است اما در این کنار این گنبد، اتاق بزرگ خاکی به دستور سلطان محمد خدابنده ساخته و الحاق می شود به نام تربت خانه که حاوی خاک و تربت کربلاست. آیا علت عدم تخریب یک ساختمان ۷۰۰ ساله با هفت زلزله بالای هفت ریشتر چیزی جز تربت خانه می تواند باشد؟ آیا پی هفتاد، هشتاد سانتی متری که امروز برای خانه های چهار طبقه خود نیز همان پی را استفاده می کنیم و در برابر زلزله تخریب می شود، برای حفاظت از آن ساختمان ۵۳ طبقه کافی بوده است؟ این بنا مگر چه ویژگی متفاوتی نسبت به بناها وساختمان های دیگر شهر سلطانیه داشته است که فقط همین بنا بر جای مانده است؟ بنابراین اگر از این منظر به معماری گذشته خود نگاه کنیم باید چیزی بالاتر از تکنولوژی و معماری باشد.
اهمیت معماری گذشته ایران به معمار آن است
مدیر مرکز معماری حوزه هنری با تأکید بر این که آن اهمیت معماری گذشته ما به معمار آن است، ادامه داد: معمار، انسان حکیم وارسته ای بود که دم مسیحایی اش مس را طلا می کرد و خشت را تبدیل به ساختمانی می کرد که انسان در آن به تعالی می رسید و این حاصل بزرگی معماران ماست نه معماری ما. بنابراین چیزی که از آن غلفت شده این است که در حوزه معماری ایرانی اسلامی دنبال تعریف می گردیم، در حالی که این معماری، اثر یک سازنده و معمار است. انسان های شایسته، سالم و با کمالی که به آنها حکیم می توان نام نهاد.
او در ادامه با بیان این که نوع نگاه ما تعریف ما را از معماری ایرانی اسلامی عوض می کند، افزود: معماری اسلامی چیزی است که معمار حکیم آن را ساخته است و تعریف درون گرا ندارد و تعریف وابسته ای است که متصل به سازنده اش است.
آموخته های غربی ها درباره معماری پایدار برگرفته از معماری ایرانی -اسلامی است
امیر محمدخانی درباره تفاوت ویژگی های معمار امروز با معماران قدیمی ایران، بروز آشفتگی ها در معماری امروز ایران و تلاش برای رسیدن به معماری پایدار توضیح داد: امروز در دنیا دانشی در حوزه معماری ایجاد شده با عنوان معماری پایدار. دانشی که در دنیا به روز است و در دانشکده های مختلف تدریس می شود. معماری پایدار نوعی معماری است که بتواند با طبیعت ارتباط مناسبی داشته باشدف انرژی را هدر ندهد، بیرون از خودش یک تعامل سازنده با محیط زیست داشته باشد، باعث آلودگی محیط زیست نشود، در شکل و فرم ارتباط با طبیعت داشته باشد و از نور آفتاب و انرژی باد بتواند استفاده درست کند که به مجموعه ای از این ویژگی ها با عنوان معماری پایدار تلقی می شود.
وی افزود: وقتی نگاهی به کتاب هایی که در زمینه معماری پایدار تألیف شده و آنچه غربی ها به عنوان روش مدرن غرب در معماری مورد استفاده قرار می دهند، می اندازیم، به سرعت یاد معماری گذشته ایرانی می افتیم. آنچه در معماری پایدار امروز هست، همان است که در معماری گذشته ما وجود داشته است. اکنون سعی می کنیم که فرضیات غربی ها را بیاموزیم در حالی که آموخته های آنها در این زمینه از معماری مشرق زمین به ویژه ایران گرفته شده است.
مهمترین مساله معماری ایرانی- اسلامی روح و هویت موجود در آن است
این استاد دانشگاه درباره توجه معماران امروز به ظواهر معماری گذشته ایران، بی توجه به هویت معماری ایرانی و اسلامی بیان کرد: متأسفانه اشکال رویکرد ما به معماری گذشته این است که به ظواهر زیبایی شناسانه معماری قدیم نگاه می کنیم، به تناسبات، فرم ها و اشکالی که معماری گذشته را به عنوان پوسته در بر گرفته است. اما درون این پوسته واقعیتی بسیار عمیق وکاربردی نهفته است. وقتی از بازگشت به معماری گذشته بحث می کنیم، باید گفت آیا باید به فرم های گذشته بازگشت کنیم یا به هویت معماری گذشته.
او تصریح کرد: واقعیت این است که طبق اعلام محققان غربی هویت معماری گذشته ما درحوزه معماری پایدار مطرح شده است که موضوع بسیار بروزی است. بنابراین به لحاظ فرم و شکل بازگشت به گذشته چندان هم شاید صحیح نباشد، اما هویت گذشته که شکل معماری ما، روح معماری و بدنه آن را ساخته است و اصول اسلامی که معماران ما به آنها قائل بودند، باعث شده شکل معماری این طور باشد. پس مهمترین مسئله معماری گذشته ما روح آن معماری بوده که باید دوباره آن را در فضای جدید تجربه کنیم.
معماری های بی حیا
محمدخانی با ذکر مثالی در زمینه توجه به هویت معماری گذشته ایران یادآور شد: بخشی از این هویت درباره حیا صحبت می کند، معماری که با حجاب است و سلسله مراتب احترام به جهان هستی، خالق هستی، به همنوع و والدین را مطرح می کند. این شاخصه های معماری ایرانی و اسلامی را کافی است از معماری حذف کنیم، آن گاه یک فضای بی مبالات و بی احترام که بی حجاب و بی حیاست همراه با فرم و شکل معماری گذشته بسازیم، این شدنی است اما مناسب نیست.
این استاد معماری متذکر شد: می توان در قالب تکنولوژی امروز فضاهای بروز با عملکرد امروز بسازیم اما هویت گذشته را در آن جاری کنیم. اما تبصره ای دارد و آن این که این فضا باید به لحاظ فرم نیز آشنا باشد. یعنی وقتی در آن قرار گرفتید، احساس نکنید این فضا قبلاً ساخته شده است اما باید احساس آشنایی هم بکنید که این فضا ایرانی است و این در حیطه تخصص معماران است. بنابراین بهترین حالت این است که هویت گذشته را احیا کنیم، فرم های امروزی و اقتضائات امروز را با شرط آشنا بودن فضا برای مردم در آن به کار بگیریم.
تزیینات و تفاخر در معماری از منظر اسلام قابل توجیه نیست
او در پاسخ به اینکه تزیینات و تفاخر موجود در معماری گذشته ایران به ویژه در اماکن مذهبی و خانه های اشراف چه ارتباطی با معماری ایرانی و اسلامی دارد، متذکر شد: مساله تزیینات مساله ای نبود که در دین اسلام مشکلی داشته باشد. دین اسلام از تزیینات در جای خودش و در حداقل نیاز ممکن به آن توجه دارد. تفاخری که در معماری گذشته ما ایجاد شده است، از منظر اسلام قابل توجیه نیست. نمی توان از معماری گذشته به صورت صد درصد در تمام فضاها و گونه های مختلف آن دفاع کنیم و قصد آن را هم نداریم. در طول تاریخ افراد ثروتمند خانه های آنچنانی برای خود به منظور تفاخر ساختند و هزینه های بسیار به کار بردند، اگر چه اصطلاح معماری ایرانی اسلامی با هزینه های آن ساختمان ها یکسان در نظر گرفته می شود اما جایی که به سمت تجمل گرایی در معماری گذشته ما پیش رود، از معماری اسلامی دور می شود، البته این بناهای مجلل به لحاظ تاریخی دارای ارزش است و به مثابه یک اثر هنری به آن نگاه می شود نه معماری اسلامی.
او در ادامه تصریح کرد: آن چه باید به آن برگردیم، ایجاد تزیینات وسیع نیست. این تزیینات گاه در غیر فضاهای عمومی استفاده شده که خطاست و معماری گذشته ما نیز محدود به این چند ساختمان مسکونی بزرگ نیست. از سوی دیگر تزیینات به کار رفته در مساجد و اماکن مذهبی با تزیینات موجود در خانه های قدیمی متفاوت است. در گذشته، مردم محروم برای ایمان خودشان هزینه می کردند و این نشان دهنده عشق مردم ما به فضاهای مذهبی است و قابل کنترل هم نبوده است. مردم دوست داشتند آن فضاهای مذهبی را فاخرتر از زندگی خود بسازند. زیباترین فضاهای معماری ما نیز فضاهای مذهبی ماست که نشان دهنده نگاه مذهبی مردم ماست. امروز در فضاهای مسکونی ما بیشترین تظاهرات وجود دارد و برای زندگی مادی خود هزینه بسیاری می کنیم اما برای دینمان این کار را نمی کنیم.
دانشجویان معماری قدر و منزلت سانتی متر مربع را درک نکرده اند
محمدخانی در بخش دیگری از سخنانش درباره امکان ساختن بناهایی با هویت معماری ایرانی و اسلامی در مساحت کوچک یادآور شد: همه گذشته ما، معماری دست و دلبازی نبوده است. در روستاها و شهرهای کوچک ما با هزینه کم معماری زیبایی به چشم می خورد. با این حال مسئله اصلی در این زمینه در حوزه آموزش دانشگاهی شکل گرفته است. در این شیوه دانشگاهی به دانشجویان آموخته می شود که فضاهای وسیع طراحی کنند به همین دلیل دانشجوی ما قدر و منزلت سانتی متر مربع را درک نکرده است. اگر از او خواسته شود که آپارتمان سی متری طراحی کند، نمی تواند در حالی که در معماری امروز دنیا شاهد معماری های زیبا در مساحت های بسیار کوچک هستیم.
او افزود: بیش از بیست درصد ساختمان های تهران مناسب مساحت خودشان طراحی نشدند و فضاهای غیرمفیدشان می توانست به فضایی تبدیل شود که در معماری ایرانی اسلامی به دنبال آن هستیم. به طور مثال در آپارتمان های امروزی با باز شدن در ورودی تا انتهای اتاق خواب و آشپزخانه پدیدار می شود که ما به این ساختمان ها بی حیا می گوییم. این مسئله ای است که می تواند با مسدود شدن دید در قسمت ورودی خانه با کمترین هزینه مطابق با هویت معماری اسلامی و ایرانی ما شکل بگیرد.
محمدخانی به بخش دیگری از هویت موجود درمعماری گذشته ایران از جمله توجه به استفاده از انرژی های طبیعی و جلوگیری از هدر رفتن انرژی ها اشاره کرد و افزود: در معماری گذشته ایران به حفظ انرژی موجود در بنا توجه می شد و با استفاده از مصالح متناسب با هر منطقه سعی می شد از ورود و خروج گرما و سرما جلوگیری شود و از نور طبیعی خورشید بیشترین استفاده صورت بگیرد، اتفاقی که خلاف آن در صد سال اخیر متأسفانه در کشور ما جا خوش کرده است و سعی می کنیم با استفاده از تکنولوژی و انرژی های فسیلی خانه هایمان را گرم وسرد کنیم و از انرژی برق بیشتری استفاده را می کنیم.
ضرورت ارتقا خودآگاهی معماری در میان مردم
این استاد دانشگاه در بخش دیگری سخنانش با اشاره به خودآگاهی مردم روزگاران گذشته ایران نسبت به معماری گفت: ما در گذشته خود چیزی به اسم خودآگاهی معماری داشتیم و ایرانی ها از زشت و زیبای معماری گذشته آگاه بودند. اینطور نبود که این همه معمار داشته باشیم. مردم سواد بصری و خودآگاهی درباره معماری داشتند که معماران نمی توانسند از این خودآگاهی فرار کنند. اما قرن بیستم باعث شد این خودآگاهی از جامعه حذف شده و وارد دانشگاه شود و اکنون به جای مردم، دانشگاه ها برای معماری و شهرسازی تصمیم می گیرند.
مدیر مرکز معماری حوزه هنری در خاتمه تصریح کرد: به مردم القا شد که معماری تزیینات است، در حالی که معماری سبک زندگی انسان ها را تغییر می دهد، مردم از اهمیت معماری در شکل زندگی خود غافل شدند و اکنون این رسانه ها هستند که باید برای ارتقا سطح نگاه مردم نسبت به معماری که به سبک زندگی آنها مربوط می شود، تلاش کنند، چرا که معماری در واقع طراحی زندگی مردم است نه طراحی فقط یک ساختمان و اگر خودآگاهی در معماری وجود داشته باشد، معمار ناچار است خود را با سطح خودآگاهی مردم وفق دهد.
گفتگو از فاطمه حامدیخواه
نظر شما